در خفقاني اسيرم و گاه از احساس فشرده شدن گلويم در اين شرايط
لذت ميبرم !!!
مثل وقتي که سخت چيزي را بخواهي اما ان را از خود دريغ کني
به ارزوي وصال چيزي بهتر.
يا شايد خلسه ايي عرفاني که در ان تنفس را هواي نفس بداني.
يک جور تزکيه نفس از عقل و ارامش يا شايد تمريني براي جنون!!!
و اين عين مرگيست که خودخواسته خود را به کامش ميکشانم.
و پشيماني. نه!مثل وقتي که از ويراني ات پشيمان نميشوي.
درباره این سایت